راز

راهی جز موفقیت نیست

راز

راهی جز موفقیت نیست

راز

بسیاری از شما ها احتمالاً کلمه راز را شنیده اید. اما احتمالاً کلمه راز هستی را نشنیده اید. باورم نمی شود که تمام افرادی که از این راز اطلاع داشتند بزرگترین چهره های تاریخ بشری بودند. ادیسون، انیشتین، هوگو، امرسون، شکسپیر، نیوتون، بتهون، لینکون، افلاطون و... اینها راز زندگی را درک کردند و در زندگی شان به کار بردند.

چرا کسی از این راز حرف نمی زند؟تنها کاری من می کنم آشنا کردن این راز با شماست.

این راز هر چیزی رو که آرزو دارید بهتون میدهد. شادی، ثروت، سلامتی. شما می توانید هرکسی که می خواهید باشید. ما می توانیم هر چیزی رو که انتخاب می کنیم داشته باشیم. مهم نیست که آن چقدر بزرگ باشد.

چه طور خونه ای را دوست دارید داشته باشید، دوست دارید میلیونر باشد، چه چیزی را واقعاً می خواهید.

دلیل رخ دادن اینها تماماً به خاطر بکارگیری یک راز است. این راز بزرگ زندگی است. این راز جواب تمام چیزهایی است که بوده، هست و خواهد بود.

احتمالاً از خودتان پرسیده اید که این راز چیه؟؟؟؟؟

من به شما خواهم گفت که چطور این موضوع رو درک کردم. همه ما در این جهان با یک قانون کار می کنیم و همه ما با یک قانون زندگی مان را هدایت می کنیم.

قوانین کائنات به اندازه ای دقیق هستند که ما کوچکترین مشکلی در ساخت فضینه های فضایی نداریم. ما می توانیم به ماه بریم و می توانیم زمان فرود آنها را دقیقاً تعیین کنیم. مهم نیست که ما کجا هستیم، هندوستان، آمریکا، استرالیا،یا ژاپن، همه ی ما با یک قانون کار می کنیم.

"قانون جاذبه"

آن راز قانون جاذبه است.

تمام چیزهایی که وارد زندگی شما می شوند شما خودتان جذب می کنید و اینها به وسیله واقعیات ذاتی تصاویری است که شما در ذهنتان دارید جذب می شوند.این چیزی است که شما به آن فکر می کنید و هر چیزی که شما به آن فکر می کنید جذبش می کنید.

ساده ترین تصوری که من می توانم از قانون جاذبه داشته باشم اینِِِ که خودم را در قالب یک آهنربا ببینم و می دانم که چیزها را با نیروی مغناطیس جذب می کنم. اگر ساده تر بگویم قانون جاذبه می گوید گه دو چیز مشابه همدیگر رو جذب می کنند. و نقش ما به عنوان یک انسان پایبندی به افکارمان مورد چیزهایی که می خواهیم و باید کاملاً در ذهنمان روشن کنیم که چه چیزی می خواهیم و از اینجاست که ما به احضار یکی از قدرتمند ترین قانون جهان یعنی قانون جاذبه در می آییم. شما چیزی را که بیشتر به آن فکر می کنید جذب می کنید.

اگر شما چیزی را در دهنتان داشته باشید به زودی آن را در مشت خواهید داشت. و این اصل را می توان به طور خلاصه در سه کلمه بیان کرد، "افکار تبدیل می شوند به اجسام".

چیزی که بیشتر مردم اطلاع ندارند اینست که یک فکر فرکانس خاصی دارد و ما
می توانیم این فکر را اندازه بگیریم. به همین خاطر اگر شما یک فکر را بارها و بارها توی ذهنتان بیارید مثل خریدن یک ماشین مدل جدید، پولدار شدن، تأسیس یک شرکت، خریدن یک خونه، پیدا کردن نیمه ی گمشده تان و.. آنوقت دارید این فرکانس را به طور پیوسته به جهان منتشر می کنید

 

 افکار در حال فرستادن سیگنالهای مغناطیسی هستند که امثالشان را به سوی شما جذب می کنند.

 

 

خودتان را ببینید که در وفور نعمت زندگی می کنید، آنوقت هست که جذبش می کنید. همیشه همینطور است و خواهد بود، برای هرکس.

ولی مشکل اینجاست که بیشتر مردم به این فکر می کنند که چه چیزی هایی را
نمی خواهند و تعجب می کنند که چرا برایشان اتفاق می افتد، آن هم بارها و بارها...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد