راز

راهی جز موفقیت نیست

راز

راهی جز موفقیت نیست

راز جاذبه

قانون جاذبه هیچ وقت اهمیت نمی دهد که شما چه چیزی را بد یا خوب می شمارید یا اینکه شما آن چیز رو می خواهید یا نمی خواهید آن به افکار شما جواب می دهد. پس اگر شما یک جا نشستید و دارید به کوهی از بدهکاری ها فکر می کنید و احساس بسیار بدی دارید یا اینکه به بیکاری فکر می کنید این همان سیگنالی است که به کائنات عرضه می کنید. "من احساس بسیار بدی دارم" شما دارید این رو به خودتون اثبات می کنید، و این رو با تمام وجودتون حس می کنید و این چیزی است که بیشتر به دست می آورید. زمانی که شما یک چیزی رو می بینید و آن را می خواهید پس دارید به آن جواب مثبت می دهید. و قانون جاذبه هم به آن فکر پاسخ می دهد، و چیزهایی رو برای شما
می آورد که همانند آن هستند. ولی وقتی نگاه می کنید به چیزی که نمی خواهید و در درون تان فریاد مخالفت می زنید، شما آن چیز رو عقب نمی رانید در عوض فکر چیزی رو که نمی خواهید فعال می کنید. و حالا قانون جاذبه چیزهایی همانند آن سر راه شما قرار می دهد.

"هیچ اتاقی برای شانس در قانون جاذبه وجود ندارد."

 کائنات بر پایه جاذبه ساخته شده. قانون جاذبه همیشه در حال فعالیت است چه شما آن را باور داشته باشید و چه باور نداشته باشید. ممکن است شما به گذشته تون فکر کنید یا به حال و یا به آینده، در هر صورت شما دارید فکرتون رو فعال می کنید و قانون جاذبه که قدرتمندترین قانون کائنات است به فکر شما پاسخ خواهد داد. عالم خلقت همواره در حال عمل است هر بار که شما در یک مدت طولانی به یک چیز فکر می کنید در واقع شما در مسیر خلقت قرار گرفته اید و چیزی از دل آن افکار آشکار خواهد شد. قانون جاذبه می گوید اگر شما روی چیزی متمرکز بشوید ما آن را به شما خواهیم داد. خوب ما می توانیم در دیدگاه و افکارمان مثبت باشیم و گرایش پیدا کنیم به افراد مثبت. اگر ما در افکار و گرایشهایمان منفی و عصبانی باشیم مسلماً افراد عصبانی و منفی را جذب خودمان خواهیم کرد. پس آن چیزی که که شما جذب خودتون می کنید افکار برجسته و غالبی هستند که شما در ذهنتون دارید، چه این افکار آگاهانه باشد چه ناآگاهانه. اگر خوب دقت کنید وقتی صحبت از این راز و قدرت ذهن ما میرسه همه چیز در دید ماست تنها باید چشمانمون رو باز کنیم و خوب نگاه کنیم.

شما می تونید مصداق قانون جاذبه رو در جامعه ببینید، کسی که همواره از بیماری حرف می زند همواره مریض خواهد بود و کسی که همواره از ثروت حرف می زند تروتمند. قانون جاذبه همیشه در پیرامون شما حضور دارد فقط باید آن را بشناسید. در واقع تمام چیزهایی که شما تجربه می کنید به واسطه این قانون قدرتمند می باشد.

امروزه در فیزیک کوانتوم به این نتیجه رسیده اند که ما نمی توانیم دنیایی داشته باشیم بدون آنکه ذهن رو با آن تلفیق کنیم و در واقع این ذهن است که هر چیزی رو که ما می بینیم به آن شکل می دهد. حالا اگر شما این رو درک نمی کنید دلیل نمی شود که حتماً آن را رد کنید بعضی ها الکتریسته رو درک نمی کنند اما از دستاوردهایش استفاده می کنند. "آیا شما می دونید تلویزیون چطور کار می کنه".

در بسیاری از مواقع وقتی مردم این راز رو می فهمند به واسطه افکار منفی شان وحشت وجودشان را فرا می گیرد.

دو چیز هست که باید از آن مطلع شوید. ا- امروزه دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که قدرت فکر مثبت بسیار بیشتر از فکر منفی است پس همین می تواند نگرانی های بسیاری را بر طرف کند.

شما در دنیایی زندگی می کنید که یک فاصله زمانی بر آن حکمفرماست و این واقعاً به نفع شماست.شما نمیخواهید در محیطی باشید که افکار شما فوراً پدیدار بشوند. رخدادها به زمان نیاز دارند و این چیز خوبی است.

خوب پس باید از افکارتون آگاهی داشته باشید و باید افکارتون رو به دقت انتخاب کنید و باید از این کار لذت ببرید برای اینکه شما شاهکار زندگی تان هستید، شما میکل آنژ زندگی خودتون هستید و مجسمه ای که می سازید در واقع خودتون هستید و این رو با افکارتون بکنید. تمام چیزهای که زندگی شما رو در بر گرفته حتی چیزهایی که از آنها شکایت دارید شما خودتون جذب کردید. خوب البته این رو می دونم که در اولین برخورد این چیزی است که دوست ندارید بشنوید و شما فوراً خواهید گفت من اون تصادف به ماشین رو جذب نکردم، من اون مشتری رو جذب نکردم، من هرگز این بدهکاری رو جذب نکردم، تمام چیزهایی از آنها شکایت دارید رو میگوید جذب نکردید ولی من میخواهم یک کمی مقابل شما بایستم و بگویم که چرا شما آنها را جذب خودتان کردید و این فرضیه ایست که چه بخواهید و چه نخواهید وجود دارد ولی وقتی که باورش کنید زندگی تان از این رو به این رو می شود. این قسمت عمده ای همان رازی است که گفتم. بیشتر ما چیزهای بد و خوب رو ندانسته جذب می کنیم و فکر می کنیم که هیچ کنترلی روی آن نداریم افکار ما خود محور عمل می کنند همینطور احساستمان  بنابراین همه چیز ناخواسته سر راه ما قرار می گیرید.

حالا که این حرفها رو تازه می شنوید می گویید خوب من باید از این به بعد مراقب افکارم باشم و این حتماً کار خیلی سختی خواهد بود. خوب اول کار اینطور به نظر می آید اما جذابیت موضوع از همین جا شروع می شود.

ما نمی خواهیم شما رو تشویق به کنترل و نظارت بر افکارتون به کنیم، این کار آدم رو دیوانه می کند. در طول روز افکار بسیار متعددی هستند که به سوی شما می آیند آن هم از منابع متعدد در مورد موضوع های متعدد، اینجاست که سیستم حسی شما وارد عمل می شود. احساسات شما راهنمای سیستم حسی شما هستند تا بهفهمید که به چه چیزی فکر می کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد